مقاله جرم شناسی

مقاله جرم شناسی

جرم شناسی

جرم‌ شناسی و جنبه های آن
جرم‌شناسی، رشته ای از علوم جنایی است که به طور کلی دارای دو جنبه می باشد:

  1. جنبه حقوقی و هنجاری ـ باید با مراجعه به مواد قانون کیفری به این جنبه پرداخت.
  2. جنبه علت‌شناسی جنایی ـ که برای رسیدن به هدف خودش (شناخت علل بزهکاری) از ‏رشته‌ های علوم اجتماعی، خصوصاً جامعه‌ شناسی، و روشهای تحقیقاتی‌ مطالعاتی آنها استفاده می ‏کند. ‏

ادوار جرم‌ شناسی

  1. ‏دوره ما قبل علمی ـ در این دوره نظرات مذاهب، فلاسفه و مصلحین مطرح خواهد شد.
  2. دوره علمی ـ علم شناخت علل پدیده های بزهکاری با توسل به روشهای علمی که از اواخر ‏قرن نوزدهم میلادی عمدتاً در ایتالیا آغاز گردید.‏

جرم ‌شناسی چگونه بوجود آمد؟

جرم‌ شناسی بدنبال عدم کارآئی حقوق کیفری کلاسیک در مقابل پدیده بزهکاری بوجود آمد و ‏علی رغم اعمال مجازات‌ها، پدیده بزهکاری و جرم سیر صعودی خودش را طی کرد. همین امر ‏سبب شد که حقوقدانان و دانشمندان حقوق کیفری به این فکر افتادند که سوای مواد قانونی، به ‏مطالعه سیر صعودی جرم نیز بپردازند. این مطالعات ابتدا تخیلی بود و از رنگ فلسفی برخوردار ‏بود.

در آغاز فکر می کردند که علت افزایش بزهکاری ضعیف بودن مجازات‌ها می باشد و به همین ‏دلیل به تشدید مجازات‌ از نظر کمی و کیفی پرداختند که نتیجه‌ای حاصل نشد تا اینکه همین ‏دسته از حقوقدانان کیفری کلاسیک با کمک جامعه‌ شناسان و فلاسفه سعی کردند جرم را به ‏عنوان جوهر مجرد و انتزاعی مورد مطالعه قرار دهند. چنانکه از مجرم نیز غافل نماندند. اولین ‏کسانی که در این مقام برآمدند گری (۱۸۹۶-۱۸۰۲) و «کتله (۱۸۷۴-۱۷۹۶) بودند. ‏

کتله واضع آمار جنایی در دنیا می باشد. وی با کمک یک حقوقدان فرانسوی به نام گری و ‏مؤسس دایره آمار جنایی دادگستری فرانسه بود و در قالب آمار جنایی که در واقع آمار قضائی ‏محکومیتهای کیفری بود، به مطالعه جرم پرداخته شد. ‏

قبل از اینکه دوره علمی آغاز شود، در طول تاریخ آثاری از جرم‌ شناسی ما قبل علمی نیز وجود ‏دارد. در دوره ماقبل علمی، شیوه مطالعه و برخورد با جرم مبتنی بر یک سلسله استدلال‌های ‏ذهنی و فلسفی و اخلاقی بود. بر این اساس، افلاطون، ارسطو و در حال حاضر «ویکتور هوگو» و ‏دیگران مطالعات زیادی انجام دادند و نظریات گوناگونی اظهار کردند که همگی حاصل باورهای ‏ذهنی و تأملات است. ‏

جرم‌ شناسی به معنائی که اکنون از آن یاد می شود، علمی است که بر اساس مشاهدات، ‏آزمایشات و بررسی های تجربی، در مقام شناخت علل و عوامل پدیده مجرمانه برمی‌آید.‏

پدیده مجرمانه

جرم یا بزه دارای معیار و خصوصیاتی است که قانون کیفری مشخص می کند، زیرا هر فعل یا ‏ترک فعلی را نمی توان جرم نامید. آنچه که در قانون کیفری و حقوق کیفری اختصاصی به عنوان ‏جرم معین شده، در چهارچوب جرم‌ شناسی قرار می گیرد. در جرم‌ شناسی نیز ما در مقام مطالعه ‏آنها هستیم. البته پدیده مجرمانه صرفاً رنگ کیفری و حقوقی ندارد، یعنی هم شامل جرم می ‏شود و هم انحراف و کجروی. پس موضوع جرم‌ شناسی طبق آخرین برداشت‌ها، شناخت علل ‏پدیده مجرمانه است. ‏

با اینکه جرم و انحراف با هم ارتباط دارند، اما از لحاظ مفهومی فرق می کنند. اولاً جرم ساخته و ‏پرداخته قانون می باشد، ثانیاً دارای ضمانت اجرای موضوعه می باشد و ثالثاً این ضمانت اجرا ‏توسط دولت اجرا می شود. اما انحراف مفهومی اخلاقی ـ اجتماعی است که بیشتر مذمت عمومی ‏را به دنبال دارد، یعنی دارای ضمانت اجرای عملی و موضوعه نمی باشد. در عین حال، هر دو آنها ‏ناهنجاری محسوب می‌شوند. به همین دلیل، بعضی معتقدند که باید سراغ آسیب شناسی رفت ‏تا هر دو نوع ناهنجاری را تحت پوشش قرار دهد. ‏

چرا انسان‌ شناسی جنائی مطرح شد

لمبروزو مؤسس انسان‌ شناسی جنائی، قبل از هر چیز یک پزشک بود و همزمان یک نظامی هم ‏بود و در دانشکده نیز تدریس می کرد. او از طریق مطالعه جمجمه های مجرمینی که اعدام شده ‏بودند (۳۲۰ جمجمه) و مطالعه ۵ هزار سربازی که در پادگان بودند، کتابی تحت عنوان «انسان ‏بزهکار» در سال ۱۸۷۶ منتشر کرد. به این ترتیب، جرم‌ شناسی علمی در سال ۱۸۷۶ در قالب ‏کتاب انسان بزهکار پا به عرصه نهاد و تاکنون از عمر ۱۲۰ ساله برخوردار شده است. بعدها ‏‏«گاروفالو» این رشته را جرم‌ شناسی نامید. البته طبق نظر بعضی جرم‌ شناسان و ‏انسان‌ شناسان، یک فرانسوی به نام «توپینار» از کلمه «جرم‌ شناسی» در آثار خودش در ‏پایان سده نوزدهم (۱۸۷۹) استفاده کرده است.‏

این فایل با کیفیت عالی آماده خرید اینترنتی میباشد. بلافاصله پس از خرید، دکمه دانلود ظاهر خواهد شد. فایل به ایمیل شما نیز ارسال خواهد گردید.

تعداد صفحات: 59

فرمت فایل: WORD