مقاله تربیت دینی و فاعل ارادی

مقاله تربیت دینی و فاعل ارادی

تربیت دینی و فاعل ارادی

چکیده
در بخش اول این مقاله، برای رسیدن به برخی مبانی تربیت دینی، به تبیین مبادی افعال ارادی انسان از دید فیلسوفان می‌پردازیم. با تبیین مبادی افعال ارادی انسان، نشان خواهیم داد که انسان برای انجام عملی ارادی، ابتدا به معرفت و شناخت نیازمند است. پس از آن باید اذعان به مفید بودن فعل کند و به دنبال آن میل و گرایش در او ایجاد شود و این میل به قدری شدت یابد که منجر به اراده و پس از آن، انجام فعل، شود. فروعاتی که از این تبیین تفریع می‌شود، می‌تواند به منزله مبانی در تربیت دینی استفاده شود. در بخش دوم، پس از تعیین اهداف تربیت دینی از یک طرف، و به‌ کارگیری فروعات به‌دست‌ آمده از طرف دیگر، به بررسی برخی از راه‌کارهایی می‌پردازیم که ما را در نیل به اهداف تربیت دینی یاری می‌رساند.

کلیدواژه‌ها: تربیت دینی، فاعل ارادی، مبادی افعال، علت فاعلی، علت غایی، شوق.

مقدمه

تربیت دینی برنامه‌ای است که هدف آن تقویت باورهای دینی و التزام عملی به آموزه‌های دینی است. این موضوع بدون شناخت انسان، اگر نگوییم ناممکن، دست‌کم امری است در معرض خطاهای بزرگ. به بیان دیگر، آموزه های تربیتی در متن دین، ابزاری مطمئن برای تربیتی شایسته از انسان است و شناخت این آموزه‌ها و نظام‌ بخشی به آنها، از امور لازم می‌باشد. از این‌ روی، وظیفه عالمان دلسوز است که برای استخراج و نُمایاندن این گنج نیمه‌پنهان، تلاشی مضاعف داشته باشند و با پروراندن میراث گران‌ بهای بجا مانده از سلفِ بی‌نظیر، آن را به نسل‌های آینده تقدیم کنند.

اما این یک بخش از وظیفه است و یک بال پرواز. بخش دیگر آن شناخت موضوع این آموزه‌های تربیتی، یعنی انسان است. مربّی دینی افزون بر شناخت آموزه‌های دینی، باید بداند این آموزه‌ها برای چه موجودی و با چه ویژگی‌هایی فرستاده شده است. در درون او چه می‌گذرد؟ چه امیال و گرایش‌های دارد؟ چگونه فعلی را انجام می‌دهد یا فعلی را ترک می‌کند؟ و صدها پرسش دیگر. این، بال دیگر پرواز به سمت قلّه اهداف تربیت دینی است.

دست‌کم دو امر را می‌توان از پیامدهای این شناخت دانست: الف) چنین شناخت‌هایی از انسان به مربی کمک می‌کند تا بسیار راحت‌تر بین انسان و دین آشتی برقرار کند. وقتی از دردها و نیازهای انسان خبر داشته باشد، می‌تواند داروی این دردها و رافع این نیازها را از درون دین شناسایی کند و به او ارائه دهد؛ ب) مربّی مهارت مخاطب‌ شناسی پیدا می‌کند که از امور لازم در تربیت است؛ مهارتی که اوج آن را می‌توان در انبیا و امامان معصوم‌علیهم السلام دید.

در این میان، تلاش فیلسوفان، به‌ویژه فیلسوفان مسلمان، برای شناخت انسان، با ارزش و گرانبهاست که می‌توان از آن برای ترسیم مبانی تربیت دینی استفاده کرد.

پیشینه

تربیت دینی اساسی‌ ترین هدف انبیاء بوده است: و از آنجا که اوّلین انسان، پیامبر الهی نیز بوده است، می‌توان موضوع تربیت دینی را همزمان با خلقت انسان دانست؛ یعنی با خلقت انسان، تربیت دینی او نیز مطرح بوده است؛ امّا یکی از راه‌کارهایی که از ابتدا تمام انبیای الهی و افراد علاقه‌مند به تربیت صحیح انسان مطرح می‌کرده‌اند، توجّه دادن به شناخت نفس، استعدادها و قوای درونی انسان بوده است؛ تا آنجا که جمله «من عرف نفسه فقد عرف ربه» جهانی شده است. شهید مطهری رضوان الله تعالی علیه می‌فرمایند:

جمله «من عرف نفسه، فقد عرف ربه: هر کس خودش را بشناسد، خدا خویش را شناخته است»، از جملات معروف جهان است، قبل از اسلام‏ هم این جمله گفته شده است، سقراط هم گفته است، در هند هم خیلی‏ها گفته‏اند… .

این جمله از رسول اکرم‌صلی الله علیه و آله نیز نقل شده که فرمودند: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه؛ : کسی که خود را شناخت، حتماً خدای خویش را شناخته است». حضرت علی‌علیه‌السلام در این باره می‌فرمایند: «نَالَ الْفَوْزَ الْأَکْبَرَ مَنْ ظَفِرَ بِمَعْرِفَهِ النَّفْسِ؛ به فوز اکبر رسیده است کسی که به معرفت نفس دست یابد».

حکیمان و فیلسوفان نیز کتاب‌هایی را در این زمینه تصنیف کرده‌اند که می‌توان به کتب فی النفس از ارسطو، رساله نفس از شیخ‌الرئیس ابو علی‌ سینا و النفس از ابن‌باجه و «جلد هشتم اسفار اربعه از صدرالمتألهین اشاره کرد.

از جمله دستاوردهای فیلسوفان درباره‌ در بحث معرفت نفس، تبیین مبادی افعال اختیاری انسان و چگونگی صدور فعل از او می‌باشد.

مبادی افعال اختیاری

هر نوعی از انواع جوهری، مبدئی است که افعالی که کمال ثانی برای آن نوع هستند، به آن نسبت داده می‌شود؛ بنابراین، نفس انسانی که یک صورت جوهری و ذاتاً مجرد از مادّه است، امّا در مقام فعل متعلّق به مادّه می‌باشد، علّت فاعلی افعالی است که از انسان صادر می‌شود. اما بدیهی است که صرف وجود نفس برای تحقق فعل کافی نیست، بلکه برای فاعلیت نفس شرایطی لازم است. در تبیین زیر در پی‌آنیم که این شرایط را کشف کنیم:

انسان موجودی مختار است و در تحقق افعالش تصمیم و اراده او تأثیرگذار است و آدمی این را با علم حضوری درمی‌یابد.
این که فردا این کنم یا آن کنم این دلیل اختیار است ای صنم
و چه علمی نیکوتر از علم حضوری! که عالِم، با خودِ واقعیت بدون واسطه صور و مفاهیم ذهنی مواجه است. اما فعلی اختیاری شمرده می‌شود که ناشی از دو عنصرِ علم و حبّ باشد. آنچه این مهمّ را برای انسان فراهم می‌کند، از طرفی وجود قوای ادراکی و قوای شوقی در نفس انسانی، و از طرف دیگر، امیال و گرایش‌های فطری در وجود اوست؛ مانند تمایل به تکامل که همچون قطب‌ نمایی جهت حرکت را به او نشان می‌دهند. در انسان کمالات و استعدادهایی است که تشنه به فعلیت رساندن آنهاست. امّا در ابتدا این میل، گرایشی سرگردان و نامتعین است و برای متعین شدن آن نیاز به شناخت دارد. از این‌روی، آنچه را که تشخیص دهد برای او مفید است و موجب تکاملش می‌شود، به آن تمایل پیدا می‌کند. در اینجا میل و گرایش سرگردان او تعین یافته، و مسیر خود را مشخّص می‌یابد. از این‌رو نیاز به آن دارد که پیش از انجام کار، آن را تصوّر و مفید کمال بودن آن را تصدیق کند. به دنبال تصدیق به مفید بودن، شوق به انجام آن کار در نفس پدید می‌آید و در صورت شدت یافتن شوق، آن را اراده می‌کند و پس از اراده، قوای عامل که حرکت‌دهنده عضلات هستند، فعل را انجام می‌دهند. بنابراین، پس می‌توان مراحل انجام فعل ارادی را در انسان این‌گونه برشمرد:

تصوّر فعل ! تصدیق به مفید بودن ! شوق ! شوق مؤکد ! اراده فعل
صدرالمتألهین مبادی افعال اختیاری انسان را چنین بر می‌شمرد: «… تصور فعل و مراحلی که بعد از آن ظاهر می‌شوند و عبارتند از اعتقاد به وجود منفعت در آن فعل، سپس برانگیخته شدن شوق از ناحیه قوه شوقیه، سپس تأکید و شدت یافتن آن شوق تا جاییکه اجماع که اراده نامیده می‌شود، حاصل شود، مبادی أفعال ارادی قصدی در ما [انسان‌ها] هستند». علامه طباطبایی در این زمینه بعد از مقدماتی می‌فرمایند: «…مبادی فعل ارادی در ما، علم و شوق و اراده و قوه عامله محرکه است و این مطلب را ما می‌توانیم در وجود خود، در مورد افعال ارادی بیابیم…». درباره این تبیین از فعل ارادی انسان، چند نکته گفتنی وجود دارد:

نکاتی درباره علم

آیا علم مذکور در مبادی افعال، شامل علوم حضوری نیز می‌شود؟ در پاسخ به این پرسش، به نکته‌ای که در تعلیقه نهایه الحکمه آمده است اشاره می‌کنیم: «ظاهر این تبیین با توجه به تصور و تصدیق مذکور، اختصاص مبدئیت علم، به علم حصولی است؛ اما به نظر می‌رسد وجهی برای تخصیص وجود ندارد؛ چرا که آنچه برای فعل اختیاری لازم است، علم است؛ چه حضوری و چه حصولی».

آیا لازم است علم فاعل مطابق با واقع باشد؛ یعنی وی فایده‌ای واقعی را درک کند؟ برای پاسخ به این پرسش باید گفت منظور از تصدیق به مفید بودن این نیست که فاعل ارادی علمی مطابق با واقع می‌یابد، بلکه مقصود مفید بودن در نظر فاعل است. حال اگر واقعاً در جهت تکامل حقیقی او باشد، فایده‌ای حقیقی است؛ در غیر این صورت فایده‌ای پنداری و خیالی است و در هر دو صورت شوق به فعل را در پی دارد.

فهرست مطالب

چکیده ۱
مقدمه ۲
پیشینه ۳
مبادی افعال اختیاری ۴
نکاتی درباره علم ۵
نکاتی درباره شوق ۵
نکاتی درباره اراده ۶
علّت غائی ۸
توضیح ۱۰
اهداف تربیت دینی ۱۱
در مقام باور ۱۱
در مقام عمل ۱۱
راهکارها ۱۲
راه‌کار اول: راهی برای تقویت شوق و محبّت به خداوند تعالی ۱۳
راه‌کار دوم: راهی برای تضعیف حبّ دنیا ۱۴
نتیجه‌گیری ۱۷
منابع ۱۸

این فایل با کیفیت عالی آماده خرید اینترنتی میباشد. بلافاصله پس از خرید، دکمه دانلود ظاهر خواهد شد. فایل به ایمیل شما نیز ارسال خواهد گردید.

تعداد صفحات: 21

فرمت فایل: WORD