جهان بینی فلسفی

اصول جهان بینی فلسفی و دینی مذهبی چیست

جهان بینی فلسفی
جهان شناسی فلسفی هر چند دقّت و مشخّص بودن جهان بینی علمی را ندارد، در عوض از آن نظر که متّکی به یک سلسله «اصول» است و آن «اصول» اوّلاً بدیهی هستند و از ارزش نظری مطلق برخوردارند و ثانیاً عام و در برگیرنده اند و به اصطلاح از احکام موجود بما هو موجودند و ثالثاً ثابت و غیر قابل تغییرند، طبعاً اقناع کننده ی ذهن

مجموعه آثار شهید مطهری . ج۳، ص: ۳۴
و قابل اعتماد و در برگیرنده و نامحدود است.
جهان شناسی فلسفی، بر عکس جهان شناسی علمی که مانند نور افکنی در یک ظلمت یلدایی است، مانند نور سپیده دم است که فراگیرنده است و کران تا کران را می گیرد هر چند نیمه روشن و نیمه تاریک است. ذرّه بینیها که در پرتو نور افکن قوی میسّر است، در پرتو سپیده دم میسّر نیست.

جهان شناسی فلسفی پاسخگویی به همه ی آن مسائلی است که جهان را در کلّ خود مشخّص می کند، قیافه و چهره ی جهان را می نمایاند و ارکان و پایه های ایدئولوژی انسان را استوار می سازد یا از بیخ و بن ویران می نماید.

جهان شناسی علمی و جهان شناسی فلسفی هر دو مقدّمه ی عمل است؛ ولی به دو صورت مختلف. جهان بینی علمی به این صورت مقدّمه ی عمل است که به انسان قدرت و توانایی می بخشد که در طبیعت تصرّف نماید و آن را در جهت دلخواه خود به خدمت بگیرد؛ امّا جهان بینی فلسفی به این صورت مؤثّر در عمل است که نگرش او را به هستی شکل خاص می بخشد، به او ایده می دهد یا ایده ی او را از او می گیرد، طرز برخورد و عکس العمل او را در برابر جهان تحت تأثیر قرار می دهد، موضع او را در برابر جهان و جامعه معیّن می کند، به حیات و زندگی اش معنی خاص می دهد و یا بکلّی آن را بی معنی می سازد و خود او را به پوچی و هیچی می کشاند.

اینکه فلسفه ی مستقل از علم داریم یا نداریم، آن فلسفه بر چه اصولی متّکی است، معیار درستی و نادرستی به طور کلّی چیست، مسائلی است که در جای دیگر درباره ی آنها سخن گفته ایم.