مقاله رضایت مندی

مقاله رضایت مندی

رضایت مندی

چارچوب نظری تحقیق
مقدمه مقاله
با توجه به موضوع این پژوهش رضایتمندی در این فصل تلاش خواهد شد تئوری هایی که می توانند مساله رضایت مندی را مورد تبیین قرار دهند معرفی گردند واز آراء افراد و اندیشمندان در حوزه روان شناسی و جامعه شناسی در ارتباط بااین مساله استفاده می شود. چرا که شناخت و درک عمیق تر نسبت به رضایت مندی و عوامل موثر بر آن مستلزم آناست که از تئوری ها و نظریاتی که هر یک با توجه و تاکید بر زمینه ای خاص رضامندی را منتج از آن می دانند، بهره گرفت.

تاکید بر این امر که مورد وثوق اکثریت دانشمندان می باشد نباید ما را غافل از این امر بنماید که «علوم انسانی و جامعه شناسی هنوز به نقطه ای نرسیده است که بتواند ارائه دهنده تئوری هایی باشد که علت بروز پدیده را به طور کامل به پدیده ای خاص مربوط بدانند» (صفدری- ۱۳۷۴- ص۹)
در این زمینه تئوری هایی در سطح جامعه شناسی مطرح شده اند و آراء جامعه شناسان را در زمینه رضامندی دربرمی گیرد.

پس از بیان این تئوری ها نظریات روان شناسان ذکر می شود و ازآنجا که چارچوب نظری این پژوهش برخاسته از نظریه میدانی کورت لوین صاحب نظر در حوزه روان شناسی اجتماعی می باشد، به تفصیل بعد از بیان تئوری های جامعه شناسی، تئوری های موجود در سطح روانشناسی اجتماعی و فردی مورد بحث قرار خواهد گرفت.

رضایتمندی چیست

در تحقیقات اجتماعی فرضیه ها اساس هر تحقیق است و یکی از منابع مهم فرضیه ها، نظریه های مختلف مطرح شده درباره آن موضوع می باشد. درواقع نظریه های جامعه شناختی تلاش برای پاسخ دادن به پرسش هایی مربوط به چگونگی امور است. با استفاده از نظریه می توانیم پیش بینی کنیم که در دنیای واقعی امور به چه نحو خواهد بود.

با استفاده از نظریه مشاهدات انجام شده را هدایت کرده و زاویه نگاهمان به مسائل را مشخص م یکنیم . نظریه ها به تفسیر اطلاعات به دست آمده و الگوها کمک م یکند. هم چنین به وسیله آن معنای یافته ها رادرمی یابیم. فقط به کمک نظریه ها م یتوان راهی برای مرتب کردن مشاهدات فراهم آورد و تبیین موجهی درباره نحوه رابطه انها را ارائه داد.

از آن جا که نظریه ها برخواسته از دیدگاه های گوناگونی می باشند و هر دیدگاه تفسیر خود را از آن پدیدیه ارائه می دهد. بنابراین توجه به نظریه ها در واقع اساس کار محقق هستند که با آن به پدیدیه ها می نگرد. محقق براساس آنها سئوالاتی را مطرح و به مشاهدات مختلفی حساس می گردد. این دیدگاه نشانه هایی درباره جستجوی چیزها به ما می دهند.

آنها منبع نظریه هایی درباره وجوه خاصی از جامعه هستند . همه این دیدگاهها به دامنه گسترده ای از پدیده های اجتماعی مربوط هستند. هم چنین دیدگاه ها تصوراتی درباره تبیین موجه درباره نحوه تغییر مشاهدات اائه می کند. ازاین لحاظ مثل اینکه عینک هایی در اختیار ما قرار می دهند که با آنها دنیا را ببینیم (دواس، ۱۳۷۶، ص۳۲).

تئوری های جامعه شناسی

در این قسمت نظریات جامعه شناختی کهبه نوعی تبیین کننده مساله رضامندی هستند معرفی خواهد شد. ازجمله تئوری هایی که در سطح جامعه شناختی به رضایت توجه داشته اند، تئوری هایی هستند که به نابرابری و یا بیان نظرات در زمینه نابرابری به عنوان عاملی موثر در ایجاد رضامندی یا نارضایتی تاکید دارند و نظریه مبادله و قضایای هومنز و تئوری دورکیم در زمینه خودکشی و شرایط انومیک نیز به نوعی میتوانند مساله رضامندی و یا عدم رضایت فرد را تبیین کنند.

تئوری هایی که به نابرابری توجه ویژه دارند:

لوئیس کریزبرگ بااستفاده از نظریه های متعدد سه منشاء اصلی رابرای نارضایتی تعیین می کند. این سه منشاء گر چه از مناظر و دیدگاه های مختلف موضوع را مورد توجه قرار داده اند، اما اجمالاً بر روی یک نکته توافق دارند که منشاء نارضایتی را باید در نابرابری ها و ارزیابی ناشی از آن جستجو کرد.

این سه منشاء یا سه نگرش متفاوت را می توان به صورت زیر دسته بندی کرد:
– اولین نگرش بر اهمیت محرومیت به طور مطلق در افراد و میزان آن تاکید دارد.
– نگرش دوم ب سطح ناسازگاری بین موقعیت های متفاوتی که افراد در زندگی اجتماعی خود با آن مواجه هستند ، تاکید دارد.
– نگرش سوم به تغییراتی که در طول زمان در آنچه کهمردم دارند و آنچه که تصور می کنند بایدداشته باشند اشاره دارد. (نقل از صفدری- ۱۳۷۴- ص۳۶).

درباره منشاء نخستین نارضایتی های اجتماعی، افرادی مثل رالف داراندرف تاکید دارند او بیان می کند «موافقت کافی وجود دارد که محروم ترین افراد، بدترین احساسات را دارند آنها نیازی ندارند تا بدانند که محروم هستند».

منشاء آگاهی از این محرومیت عموماً افراد پیرامون یا افرادی که برای مقایسه مناسب هستند می باشند و بیان دارند که در هر حال گروه هایی برای مقایسه قابل دسترسی هستند و گروه های مرجعی را همیشه می توان یافت. علاوه بر گروه های مرجع کریز برگ معتقد است. مهم ترین عامل تجانس و تعامل اعضای گروه برای درک از محرومیت است. وی اعتقاد دارد که نارضایتی از یک بخش در همان بخش و محدوده باقی نخواهد ماند و سایر قسمت های زندگی فرد گسترش خواهد یافت.

باید انتظار داشت که افرادی که د یک زمینه محروم هستند بدون جبران و اصلاح رضایت بخش، نارضایتی خود از یک محدوده دیگر نارضایتی تعمیم می دهند. (همان، ص ۳۷).

بنابراین میتوان گفت که محرومیت و آگاهی از آن به همراه سطح پایین درآمد اقتصادی، متغیرهای اصلی تعیین کننده عدم ارضاء نیاز م یباشند که این خود مقدمه نارضایتی می باشد. آنان که محرومیت رادر بخش های بیشتری از رندگی تجربه می کنند، در نتیجه احساس محرومیت بیشتری داشته و بیشتر احساس نارضایتی می کنند.

رضایتمندی یعنی چه

منشاء دیگر نارضایتی شکاف و ناسازگاری بین بخش های متعدد زندگی فردی است. افرادی مثل لنسکی و گافمن آن را مورد توجه قرار داده اند. نارضایتی ناشی از عدم توان در مراتب و منزلت عدم هماهنگی و ناسازگاری در بین موقعیت های متفاوت باعث خواهد شد افرادی که در بعضی ابعاد در رتبه بالا و در بعضی از ابعاد در رتبه پایین قرار دارند و یا خود چنین ارزیابی می نمایند به طور مشخص ناراضی باشند.

منشاء سوم نارضایتی از عدم پذیرش آنچه مردم دارند و یا فزونی در آنچه انتظار دارند که داشته باشند، ناشی می شود. عدم رضایت زمانی آغاز می شود که مردم در آنچه احساس می کنند باید یا می توانند داشه باشند، نوعی افت را مشاهده کنند. این شکاف یا اختلال، پایه های اساسی شورش و خشم،اضطراب و نارضایتی است. (همان، ص ۳۸).

علاوه بر مطالب فوق، افرادی چون مارکس، داراندرف و کوزر بر نابرابری و تاثیرات آن بر نارضایت، تضادها و آشوب های اجتماعی تاکید کرده اند که نظرات آن ها در قالب دیدگاه تضاد مورد بحث قرار می گردد.

از دیدگاه تضاد دانشمندان متعدد به پدیده نارضایت توجه کرده اند و هر یک عامل و یا علت مشخص را باعث کاهش یا افزایش نارضایتی و بروز تضادهای اجتماعی معرفی کرده اند. بسیاری از نظریات تضاد، نشات گرفته از افکار کارل مارکس می باشد. وی به هنگام ارائه نظریه خود شیوه توزیع منابع کمیاب و نامتوازن بودن در طبقات متعدد اجتماعی رابه عنوان منشاء تضادهای اجتماعی معرفی مینماید.

تعریف رضایتمندی چیست؟

اما این منشا بالقوه که زیربنای نارضایتی ها و تضادهای اجتماعی در طول تاریخ بشر بوده است. زمانی به طور عینی این شرایط را تحقق می بخشد که طبقات محروم نسبت به شرایط ومنافع حقیقی خود ونیز استثمار گرایانه بودن روابط و مناسبات با طبقه فرادست وقوف و آگاهی یابند.

جاناتان ترنر هنگام جمع بندی تقاضای اصلی کارل مارکس در این باره بیان می دارد: «هر چه بخش های محروم ازمنافع حقیقی خود بیشتر آگاه شوند، احتمال اینکه مشروعیت الگوهای موجود توزیع منابع کمیاب را زیر سئوال ببرند، افزایش می یابد (همان، ص۴۰).

انتقال نارضایتی بین افراد در اثر تعامل بین افراد فرودست جامعه زمینه ساز تسری و تعمیم نارضایتی های اجتماعی است: «هر چه اعضاء بخش زیردست بیشتر بتوانند نارضایتی خود را با یکدیگر در میان بگذارند، احتمال اینکه از منافع حقیقی خود آگاه شوند، بیشتر می شود.» (جاناتان ترنر، ۱۳۷۳، ص ۱۱۱).
رالف داراندروف نیز، آگاهی از منافع عینی، وقوف بر شرایط نابرابر و ارزیابی منفی از آن را دلیل بروز نارضایتی و در نهایت تضادهای اجتماعی می داند.وی معتقد است: «هرچه اعضاء جامعه بتوانند بیشتر از منافع عینی خود آگاه شوند، احتما بروز نارضایتی و تضاد بیشتر است». (همان، ص ۱۳۶).

در نظریه داراندرف آنچه مود توجه اساسی قرار گرفته است، دو نکته می باشد:

  1. وقوف و ارزیابی منفی از توزیع پاداش ها
  2. احساس محرومیت نسبی

در مورد احساس محرومیت نسبی وی معتقد است که محرومیت هرگز نمی تواند منشاء نارضایتی باشد، بلکه هر چه محرومیت از حالت مطلق به سوی نسبیت حرکت کند، نارضایتی و در نتیجه تضادها افزایش می یابد.

لوئیس کوزر، نیز در چارچوب تضاد، عواملی را موردتاکید قرار می دهد. او به هنگام بحث درباره علل تضاد، بر ارزیابی از نابرابری تاکید دارد. «کنار اندازی مشروعیت نظام وجود توزیع نارضایتی از محرومیت راایجاد میکند» (همان، ص ۱۵۰).

این نارضایتی از محرومیت متاثر از نوع فشار اجتماعی است که ممکن است بر افراد محروم اعمال شود.

قضایای عام یا قضایای بنیادی هومنز

هومنز با توسل به دو متغیر اساسی، قضایای عام خود را بیان می‌کند. این دو متغیر عبارتند از: ارزش و کمیت، یعنی ارزش «واحد عمل» که بر شخصی وارد می‌شود و تعداد چنان واحدهایی که در طول زمانی معین وارد می‌شوند. باید به یاد داشت که عملی که بر شخصی وارد می‌شود همان است که از شخص دیگری صادر شده است.

خود ارزش دارای دو جزء است: یکی ثابت، که سروکار هومنز با همین جزء است و دیگری متغیر. اگر ما مقدار«عمل» را که بر شخصی وارد می‌شود کنار بگذاریم، باید بگوییم که وی آن فعل را بیشتر، یا کمتر از عمل دیگر ارزش می‌گذارد و این رجحان به طور موقت ثابت باقی می‌ماند: این اولین جزء است. اگر از سوی دیگر مقدار عمل وارد شده را به حساب آوریم باید اذعان کنیم که آن شخص این فعل را در یک زمان، بیشتر از زمان دیگر را ارزش می‌داند، به عبارت دیگر: هرچه فعل در زمان اخیر بیشتر بر او وارد شود او آن را کم ارزشتر می‌شمارد، و این دومین جزء است.

هومنز می‌گوید« ما باید ارزش و کمیت را دو طبقه تشکیل دهنده متغیرهای خود محسوب کنیم». او قبل از پرداختن به قضایای عام خود یک هشدار می‌دهد: او می‌گوید که قضایای وی به هیچ وجه شباهتی به دو قضیه زیر ندارد، الف: X تاحدی تابع Y است، که بدین معناست که هر متغیری در ارزش Y باعث تغییراتی در X می‌شود، اما این قضیه از جهت مقدار متغیر، چیزی نمی‌گوید. ب: X تابع ویژه‌ای از Y است، یعنی X=logy . که این قضیه نه فقط ما را درباره مقدار دقیق تغییر بلکه از جهت آن نیز مطلع می‌گرداند. به نظر هومنز قضیه اول به هیچ‌وجه دقیق نیست و وی جامعه‌شناسان را متهم می‌کند

که گفته‌هایشان بیشتر به این قضیه می‌ماند و قضیه دوم دارای دقت بسیاری است و هنوز علوم اجتماعی به آن پایه نرسیده است که این قضیه را الگوی خود قرار دهد.

هومنز می‌گوید که قضایای خود او در حد وسط قرار دارند یعنی x به محض تغییر Y تغییر می‌کند. بنابراین قضیه می‌توان از افزایش ارزش X به محض فزونی ارزش Y مطلع گردید، اما از میزان و اندازه آن نمی‌توان اطلاع یافت. وی می‌گوید که از علوم اجتماعی در شرایط خاص نباید بیش از این انتظار داشت. (توسلی، ۱۳۶۹: ۳۸۷-۳۸۸)

تئوری دورکیم در زمینه خودکشی و آنومی و میزان خشنودی فرد

فهرست مطالب
چارچوب نظری تحقیق ۱
مقدمه: ۱
تئوری های جامعه شناسی ۲
قضایای عام یا قضایای بنیادی هومنز ۶
قضایای عام یا قضایای بنیادی هومنز عبارتند از: ۹
قضیه محرک ۱۱
تئوری دورکیم در زمینه خودکشی و آنومی و میزان خشنودی فرد: ۱۹
نظریه رابطه اجتماعی دورکیم: ۲۰
۳-۱ نظریه برابری: استاسی آدامز: ۲۴
۳-۲ نظریه ارزش لاک: ۲۵
۳-۳ نظریه وروم: ۲۶
۳-۴ نظریه آرنولد و فلدمن: ۲۶
۳-۵ نظریه هاپاک: ۲۷
۳-۶ مدل انتظار: ۲۷
۳-۷ نظریه وبلن ۲۷
۳-۸نظریه لوتنز: ۲۸
۳-۹نظریه کورت لوین: ۲۸
مقدمه: ۲۸
شرح نظریه میدان لوین: ۳۰
ارزیابی و نقد تئوری میدانی لوین: ۳۳
۳-۱۰نظریه مَزلو (مازلو) ۳۵
۳-۱۱نظریه آلدرفر: ۴۱
۳-۱۲نظریه پورتر: ۴۲
۳-۱۳نظریه هرزبرگ ۴۳
۳-۱۴نظریه لاک ۴۵
۳-۱۵نظریه غنی سازی مشاغل ۴۵
۳-۱۶نظریه فرات و استارک ۴۶
۳-۱۷دیدگاه مسیر- هدف ۴۷
۳-۱۸دیدگاه رفتارها: ۴۸
۳- ۱۹دیدگاه واکنشی گراین و هولندر ۴۹
۳-۲۰تئوری نیازهای آشکار ماری: ۴۹
۳-۲۱مک کلاند و تئوری کسب موفقیت، قدرت، وابستگی : ۵۱
۳-۲۲سل گلرمن و مفهوم انگیزش: ۵۲
۳-۲۳تئوری اسناد E.L,Deci (1971): 53
جمع بندی تئوریها و نتیجه گیری: ۵۴
چارچوب نظری تحقیق ما : ۵۵
منابع فصل سوم: چارچوب نظری تحقیق ۵۷

این فایل با کیفیت عالی آماده خرید اینترنتی میباشد. بلافاصله پس از خرید، دکمه دانلود ظاهر خواهد شد. فایل به ایمیل شما نیز ارسال خواهد گردید.

تعداد صفحات: 62

فرمت فایل: WORD